حرف هایم در کلام قلم

((هر چی که به من ربط داره))

حرف هایم در کلام قلم

((هر چی که به من ربط داره))

نا مهربانی تا کی؟؟؟؟؟؟؟

دریغ از یک نظر؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟


سلام

دل تنگم دل تنگ دوستای فدیمی......

عکس نفر 4رم

سلام به همه دوستای گلم

اینم عکس ناناز من  ببخشید دیر شد






عید اومد بهار اومد....

سلام

جمع سه نفرمون در 6 بهمن شد 4 نفره و الینا خانوم  با گریه هاش به هم گفت ما هم هستیم بله از امار در نریم .

امسالم سر سال تحویل رفتیم امام زاده .

از اقای همسری بد جور دلگیریم نگو  نپرس.

من نمیدونم کی این مرد میشه مرد رویاهای من که با اسب سفید داشت میومد ولی همچین که من چشامو باز کردم دیدم اسب سفید کجا بود گور خر است که هی رم میکند و صاحبش رو به مقصد نمیرساند.

وقتی میگم دلگیرم از اون دلگیری هاستا از اونا که   ....میسوزونه ادمو

اصلا عید امسال رو دوست ندارم و اصلا هم منتظرش نبودم .

انگیزه منگیزه هم براش نداشتم .

کلی هم لعنت فرستادم بر اونی که این عید و مراسمشو درست کرد و از خودش در اورد .

خوبم در کل با دخترای نازنینم .

میمیرم برای هر دوشون .

در کل خدا کنه  برای شما حستون  غیر از  حس من به عید   باشه با هزاران ارزوی خوب خوب براتون .

ی سلام کوتاه ولی گرم به داغی اتیشششش

سلام به همه دوستانی که درنبودم بهم سر زدن  

سلام به دوستانی که دیدن نیستم و  مرا برای همیشه فراموش کردن 

دیروز سونو گرافی ۴ بعدی هم انجام دادی و گل دختر من با تمام  ناراحتی هایی که این چند ماهه من داشتم و تمام کار های سنگینی که انجام دادم در صحت سلامتی کامل بسر میبره  

کار گاز کشی هم شکر تموم و بعد دو ماه اوارگی برگشتیم خونمون و بعد یک هفته سگ دو زنی و تمیز کردن و تغییر و تحول داد ن  میشه گفت ارامش رو باز به خونه برگردوندیم ولی  خودم و همسر بد جور کلامون باهم قاطی شده . 

کاش بخاطر مسائلی بود که به خودمون ربط داشت نه به خاطر دختر جاریس بزرگم . 

دلم از همسر بد جور  شکسته بد جور که من و دخترام رو به خاطر این ادم های عوضی خرد و داغون میکنه . 

 میخوام چند وقتی برم توی تریپ بی اهمیت بودن  البت اگه بتوانم . 

دیشب سونو گرافی رو که انجام دادم کلی خوشحال از سلامتیش ولی یکم برای دخرت بودنش ناراحت شدم ولی بعدش گفتم خدا شکرت  تو مصلحت منو بهتر از هر کسی میدونی . 

خوشحالم و خوشحال تر که خدا  دو تا دختر بهم داده و براشون ارزوی موفقیعت و عاقبت بخیری رو دارم . 

ی زمان اینجا مرهم درد هام بود ولی حالا که نت ندارم بد جور  احساس تنهایی میکنم بگذریم از این که دخترم حتی از مادر برام دلسوزی میکنه و ی پرستار نمونست . 

خدا به همه نعمت هایی که به من ارزونی داشتی  شکرت و مرا به خاطر ناسپاسی هایم ببخش  

ان شا الله روز ۴ مهر عازم مشهدم و تا ۹ اونجام . 

امام رضا ممنونم بازم  بهم لطف کردی وتوفیق اینو بهم دادی امسالم برای تولدت کنارت باشم   

خدایا هزاران بار شکرت  

شکر  

دوستتون دارم و بدونید به یاد تک تکتون هستم .