حرف هایم در کلام قلم

((هر چی که به من ربط داره))

حرف هایم در کلام قلم

((هر چی که به من ربط داره))

خدایا ممنون بابت نعمت هایی که بهم دادی.

دیروز حالم خیلی بد بود خیلی ولی هی رو به بالا  نگاه میکردم و میگفتم الهی شکر .

اقای همسر باشی مسیر برگشت از بانه  خوابش گرفته بود و هی این شیشه  لامصب رو میداد پایین تا جایی که من  یک لحظه سر دردی گرفتم که  دستامو گذاشتم کنار سرمو و گفتم سرم ترکید اونو بده بالا و لرز  عجیبی توی تنم افتاد واین باعث شد من وقتی برگردیم دوروزی حسابی بیافتم .دیشب تب و لرز کردم و نفهمیدم  کی خوابم برد تفلک دخترم بالا سرم توی تخت نشسته بود  که اگه حالم خیلی بد شد زنگ بزنه باباش بیاد .ساعت 12 بود من به خواب رفتم دیگه دخترمو نمیدونم .همسر هم فکر کنم 1به بعد اومده بود.و چند باری ازم خواسته بود بلند شم بریم دکتر و من جواب مفی بهش داده بودم البته اینارو صب میگفت اما من هیچی یادم نمیومد .

صبح به جبران دیر اومدن و نبردن دکتر من امروز زنگ زد به خواهرش بیاد کمکم برای نظافت خونه و یکمم به من برسه .

خدایش دست خواهر شوهر طلا خونه شد کاخ . خدایش زیرو روی خونه رو تمیز کرد بنده خدا منم دلم نمیومد بخوابم تا  توانستم کمکش کردم و اونم هی غز میزد به خودت فشار نیار برات ضرر داره بیشتر مواظب خودت باش (خواهر همسر امروز تازه فهمید داره بازم عمه میشه )هی میپرسید با جاری کوچیکه چند روز فاصلمونه . گفتم یک هفته !!!!

خدایا شکرت بخاطر دادن ی دختر مهربون بهم ولی خدا  من که مادر خوبی براش نبودم  خیلی هواشو داشته باش خیلی...

هوای منو و نی نی هم داشته باش.

خدایش دخترم به معنای واقعی ی پرستار. از غذا درست کردن و تمیز کردن خونه و خرید خونه و مراقبت از من همه رو یک تنه انجام میده .

امروز دلم واسش سوخت صب که از خواب بیدار شد و دید من دارم نظافت میکنم و خبر دار شد عمش میخواد بیاد با گریه گفت مامان اینم افتاد چرا بازم داری کار میکنی ؟گفتم نه گلم عمه داره میاد خجالت میکشم خونه بهم ریخته باشه گفت  خودم الان تمیزش میکنم تو برو استراحت .گریش از ته دل بود خدایا تنهایی هاشو تموم کن و ی خواهر یا برادر سالم بهش بده .

دعا نوشت:خدایا سایه  همه پدر و مادر ها رو بر سر فرزندانشون نگه دار

خدایا هنوز بلد نیستم چی ازت بخوام ولی  هر چه خوبان میخوان به من و دوستانم هم عطا کن 

خدایا به هر کی بچه نداره بچه  سالم و صالح عنایت کن هر کی داره براش نگه دار

بی خونه ها رو خونه و هر کی هر ارزویی داره اگه براش خیر و برکت به همراه داره اروزشو بر اورده کن / .

خدایا به ماه شعبان و رجب و رمضان که در راه همه مریضا همه مریضا رو همین الان لباس عافیت بپوشان .

نظرات 2 + ارسال نظر
پرستو سه‌شنبه 27 تیر‌ماه سال 1391 ساعت 12:49 ق.ظ http://shokohebaran.blogfa.com/

سلام
خدا شانس بده از این خواهر شوهرا!!!!
ایشاالله نی نی ات زود دنیا بیاد راحت شی عزیز
راستی آپم ها
فکر کنم اگه نگم اصلا بهم سر نمی زنی

گلم من خیلی کمتر از قبل به نت میام ولی بدونم اپ کردی حتما بهت سر میزنم .این سایت بلاگ اسکای وبلاگ های بلاگفارو نشون نمیده بروز شدن منم که گود ردی ندارم .

تہ ماندۀ حرفهاے دلمـ(فاطیما) سه‌شنبه 27 تیر‌ماه سال 1391 ساعت 07:33 ق.ظ http://tahmandeh.blogsky.com

سلام
الهه جون میدونم نگرانی ولی توکلت به خدا باشه
تا اون نخواد برگی از درخت نمی افته
زیاد به خودت فشار نیار
انشالله بدون هیچ خطری بچه تو دنیا میاری و دختر گلت هم کمکت میکنه تو نگهداریش

قربونت بشم من ابجی جونی .
الهی شکر خدا دوستان گلی مثل تو به من داده اگه من شما ها رو نداشتم چیکار میکردم .
خدایا شکرت به خاطر همه این دوستان گل که این ها هم نعمت هایی از سوی تو به منن.
بازم ممنون ابجی جونی .

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد