حرف هایم در کلام قلم

((هر چی که به من ربط داره))

حرف هایم در کلام قلم

((هر چی که به من ربط داره))

من و مارکوپولوم

فکر کنم این بچه من میخواد ی ادمی بشه عین مارکو پلو

روز جمعه بانه بودم تا تونستم تاید و روغن زیتون خریدم دو جفتی هم کتونی  پوما و ادیداس برای دختره به ی قیمت عالی . پاستیلم واسه این شکم تجویز کردم چون خیلی دوستش دارم .در راه رفت از ملایر لواشک ریدم چقدر خوشمزه بودن .شب همدان بابا طاهر خوابیدیم  که خودش پر از ماجرا بود شاید بعدا گفتم واستون .

راه برگشت شهر قروه خوابیدیم چقدر زیبا بود این شهر و برام لباس های محلی اون ها توی جشن هاشون واقعا چقدر محشر بودن و چقدر زیبا ....البته حالت عادی توی خیابون مانتو شلور و چادری بودن ولی  من هر چی عروسی اونشب دیدم در تالارا همه خانوما فقط با لباس محلی و واقعا هم زیبا بودن .

روز 21 تیر سالگرد ازدواجمون بود ولی خیلی عادی بدون هیچ تغییری گذششت  تغییرش این بود ساعت 9 شب رفتیم روستا  یک عدد گوسفند با شراکت برادر شوهر کشتیم و گوشتش رو اوردیم خونه .

زندگی که دارم  همونی هست که میخواستم ولی به بهای دور شدن همسرم از خود و بچم بوده و هست و این منو عذاب میده .

توی سفر خیلی نگران بچه بودم و سعی  میکردم ترس و اضطراب رو از خودم دور کنم .

هر دو ساعت هم همسر نگه میداشت 10 دقیقه ایی  میومدم پایین ی دور میزدم ولی انگار وقتی میخواستم از ماشین بیام پایین  پاهام فلج بودن .

 توی نت ی مطلب خوندم که گرما روی مغز بچه تاثیر بد داره اونوقت منی که همش تب دارم و دارم از گرمای تنم گله ایی میکنم چی میشه اینم اینروزها بد جور شده سوهان روحم .تب عادی بدنم گرمه و این هوای تابستو.ن هم شده بلای جون من خدا خودت رحم کن .

نظرات 2 + ارسال نظر
یک کتاب شنبه 24 تیر‌ماه سال 1391 ساعت 09:56 ب.ظ http://www.1ketab.com

سلام دوست عزیز. وقت شما بخیر. خوشحال میشیم از سایت ها و وبلاگ ما بازدید کنید: - کتابخانه آنلاین ایرانیان - www.1ketab.com - انجمن اینترنتی ایرانیان - www.1ketab.com/forum - فروشگاه بزرگ دایان شاپ - www.dayanshop.biz - هذا من فضل ربی - rabbanaa.mihanblog.com شاد و موفق و سربلند باشید . . .

Laleh دوشنبه 26 تیر‌ماه سال 1391 ساعت 05:19 ب.ظ http://nocomment.blogsky.com

اینقدر دل خودتو خون نکن ... هیچی نمیشه ..بچه که تو اب هست اب هم که خنکه من یادمه سر بچه هام تو فریزر میشستم بازم هم گرمم بود...همش به چیزای خوب خوب فکر کن :)‌ غصه شوهرتم نخور خوب کار و اینا مشغولش کرده ...دلش باید با شما باشه که انشالله هست :)

چشم رو چششم
از همین الان به ی بچه سفید و خوشگل و تژل فکر میکنم .اره حقم داره خدایش .حتما با ماست .

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد