امروز از صب خونه بودم و پسر خواهرم مشغول رنگ زدن حفاظ درست و غلط املایشو نمیدونم بود تا ۳ که رفت برای کلاس های کنکورش.
منم مثل مرده بیهوش شدم اینم اضافه کنم نه از صبحانه امروز خبری بود نه ناهار بلکه همه اینها در یک خوشه انگور دو دانه یسکویت و یک عدد شکلات جمع و بسته شد .
ساعت ۴ بعداظهر اقای همسر صدا زدن بیا باهام بریم فلان روستا تا دعا بگیریم بچمون پسر بشه ..
خدایا به عقل من جور در نمیاد بچه ایی که از همون اول لقاح جنسیتش معلوم هست با دعا ... استغفرالله
با بغضی توی گلو اماده شدم و رفتم کل مسیر ساکت و به بیرون نگاه میکردم .
دلم برای خودم میسوخت ولی توی دلم میگفتم بزار برم بعدا نگه اگه اومده بودی اله میشد بل میشد .ولی توی ذهنم میگفتم چقد ر بد بختم شدم موش ازمایشگاهیش .چرا مرد اینقده نا شکری و از خدا خدا نمیخوایی فوقش این نشد یکی دیگه ولی هیچی بهش نگفت هیچی ...
نمیدونم خدا حرفامو میشنوی یا نه ولی بد جور دلم گرفته خیلی بد جور
خدا بیا و مراد هم همسر رو بده هم منو از این حرف ها و نگاه های سنگین راحت کن
دلم واقعا میخواست بزنم توی صورتش و بگم از صب نگفتی خانوم ضعف نکردی چیزی دلت نمیخواد توی خونه ایی که هیچی به خاطر فاسد مواد غذایی نزاشتیم توی یخچال چون نبودیم چی خوردی چی نوشیدی ولی افسوس ....بعد هی میایی میگی فلان کن چلان کن پسر بشه
خدا خودت میدونی ولی این چیزها هم ببین چون اقا فهمیده درصدی شاید دختر بشه این درو اون در میزنه ولی سلامتیش............
ای دل غافل
خدا تو این کفر های این بنده رو نبین فرزندم رو سالم و صالح هر چی خودت مصلت میدونی بهم ببخش
سلام واقعا با سایتت حال کردم با حال بود منم یه سایت دارم اینم ادرس http://espatogh.ir راستی خواستی با من تبادل لینک کنی بیا اینجا http://links.espatogh.ir/ من سایتم یه سایته تازه تاسیسه ممنون می شم اگه می تونی ازم حمایت کن که شاید برسم در حد سایته تو بیااینجا توضیح دادم چطوری می تونی ازم حمایت کنی http://espatogh.ir/?page_id=773 دمت گرم منتظرت هستم
این فقط ی وبلاگ هست !!!!!اسر در این وبلاگ نوشته دفتر تبلیغات خبر نداشتم؟؟؟؟؟؟
مگه اینجا چال میدونه این لحن صحبت رو براش خرج کردی ؟؟؟
این قدر بیخودی غصه نخور. خوب دلش پسر می خواد.ولی کاش حالا که این قدر براش مهمه قبل بارداری برای تعیین جنسیت اقدام می کردین. از آقایون نمشه توقع داشت انتظارات یه خاتنم باردار رو متوجه بشن. تو هم حساس تر از قبل شدی. ولش کن.
نمیگم نخواد ولی میگم به خواست خدا راضی هم باشه.اقدام کردیم ولی اقا ی جای کار رو اشتباه کرد .پس کی میشه از این اقایون توقع داشت؟
شاید حساس شده باشم ولی تا بتوانم حساسیتم رو پنهون میکنم .میخوام بهش فکر نکن میخوام مثبت اندیش باشم ولی خواهر گلم واقعا سخته خیلی هم سخته .
پسر چه گلی به سر خانوادش می زنه؟چرا هنوز مثه ادمای عهد بوق فکر می کنن.
نمیدونم ولی ی روز ی حرفی زد حسش برام اشنا بود
برگشت گفت :تا حالا متوجه شدی مراسمی که با مامانت میری مامانت چقدر خوشحاله! وقتی تو و خواهرات دورو و برشید ی حس غرور میکنه مراسمی داره میگه دخترام میان!!!
همونطوری که یک زن از بودن در کنار دخترش از راه رفتن باهاش از حضور یافتن توی یک مجلس با دخترش لذت میبره یک مرد هم وقتی با پسرش جایی میره راه میره شنا میره تویی یک مجلس پسرش کنارشه لذت و غرور خاصی بهش دست میده و ی جورایی تکیه گاه مرد بحساب میاد .
بخدا بهار نمیدونم ولی اینو میدونم اکثر مرد ها اینطوری فکر میکنن .البته استثنا هم وجود داره .
سلام واقعا من درک میکنم خیلی سخته که همسر آدم همچیین ذهنیتی داشته باشه من اگه باشم از غصه دق میکنم آخه دختر و پسرچه فرقی داره هیچ کدوم هیچ گلی به سر پدر و مادر نمیزنن امیدوارم هرچی باشه سالم باشه مادر بودن قشنگترین حس دنیاست من عاشق بچه ام
سلام عزیزم
همسر من عاشق فرزند پسر و این رو نمیشه انکار کرد .برام دعا کن بعی وقت ها بدجور کم میارم خیلی بد جور ...
ممنون از حضورت توی بلاگم گلم چشم دعا میکنم. میفهمم چی میگی
خواهش وظیفه بود.
عزیزم من هر وقت وبت رو می خواستم باز کنم نمی شد فک کردم وبت رو حذف کردی تازشم کلی غصه خوردم کلن هم این روزا خیلی سرم شلوغه شرمنده دوستم
دشمنت شرمنده باشه .
ان شا الله هرجا هستی خوش و خرم باشی...
سلام عزیزم
رسیدن به خیر
از دست این مردا
بابا گذشت اون زمون که واسه پسردار شدن نذر و نیاز می کردن
یکی نیست بگه اگه پسر بشه و خدایی نکرده بزرگ که شد آبروتو برد خوبه؟
ناشکری نکن دوستم خدا بزرگه
ایشاالله به خاطر دل تو هم که شده پسر می شه ولی اگر نشد هم خدا رو شکر کن که یه همبازی خوب واسه دختر گلت خدا می رسونه و می شن همراز و صمیمی ترین دوستای هم (مثل من و خواهرم)
ممنون که بهم سر زدی
اگه خواستی که دیگه نیایی نت بازم گاهی وقتا که تونستی بهم سر بزن خوشحالم می کنی